|
m&s
یک شنبه 27 دی 1394برچسب:, :: 23:9 :: نويسنده : mohamdmm یاصاحب الزمان الان ساعت۲۳：۱۰روز دوشنبه سردرد شدییید دادم ولی خب به عشقم قول دادم که بشینم خاطره روز پنج شنبه مونو بنویسم... خب بزار از چهار شنبه شب شروع کنم که اخرای شب بود داشتم باعاقام صحبت میکردم
ادامه مطلب ... چهار شنبه 23 دی 1394برچسب:, :: 16:18 :: نويسنده : mohamdmm پففف از همون صبح که بیدار شدم گفتم خدا به داد امروزم برسه .... از همون صبح حس خییییلی بدی داشتم چون درس نخونده بودم عاقام گفت درس خوندی دیگه منم که ی کتابو فقط تموم کرده بودم گفتم اره خوندم خونده بودم ولی خب کم خونده بودم دیگه گفت فک نکنم درس خونده باشی منم چون نمیتونستم دل بکنم از عاقام میخواستم باهاش حرف بزنم همش گفتم خووووندم با خودم گفتم اشکال نداره شب بیدار میمونم میخونم این بیدار موندن من می ارزه به حرف زدن با عشقم .... شبم که خوابم برد صبح ساعت ۷بلند شدم رفتم سر جلسه امتحان ... با این که زیاد نخونده بودم ولی خب خدا رو شکر خوب بود. با چه سرعتی رسیدم خونه گفتم حتما عاقام مثل همیشه برام دعا کرده وصبح بخیر گفته ... به محض این که وارد خونه شدم اینترنتم و روشن کردم ولی .... پففف هیچی پیام نداده بود که هیچ شب بخیر دیشبمم از هول خوابیدن زود خونده بود. اشک تو چشمام جمع شد ... ساعت تقریبا ده و نیم بودو من دراز کشیده بودم رو تخت و چشم انتظار ی پیام .... ی پیام صبح بخیر... چقدر خوشحال شدم وقتی پیام داد به محض شنیدن صدای گوشی چنان شیرجه زدم که نگو ی جیغ بلندم از خوش حالی... چقدر زوق میکردم داشتم میحرفیدم باهاش قربونش برم معذرت خواهی کرد برا صبح که شارژرش گم شده بود ... حالا صبح اشکال نداره فدای سرش ولیییی لعنت به من بمیرم ایشاا... نمیدونم چه مرگمه که ناراحتش کردم دقیقا ساعت ۲：۳۰دقیقه ۹۴/۱۰/۲۳ پففف چه حرف چرتی بود زدم اخه .... نت شو خاموش کرد ی بارم زنگیدمش ولی گوشیشو از دسترس در اورد خداااجونم هر جا هست بهش بگو سعیده میگه غلط کرده دارم میمیرم از بس گریه کردم چشمام دیگه جایی رو نمیبینه بهش بگو سعیده میگه ببخش.... بگو ج منو بده دارم دیونه میشم... پففف عجب روز گندی... جمعه 18 دی 1394برچسب:, :: 23:36 :: نويسنده : mohamdmm نیگا کن گلم یه هفته اخیر فقط یه صبح تا ظهرش با من بودی بقیش بیکار بودی فداتشم چرا نخوندی آخه ماشاا... خودت درس خوندی دیگ میدونی ک شب امتحان نمشه خوند یا دندون درد میگیری یا دعوا میشه یا بارونیه هوا خخخخخ بیخی من موندم چیکارت کنم ک یکم درس بخونی اگ قهر کنم میگی بی معرفته و بی احساسه و... اگ موقع امتحانا بهت سخت نگیرم باز میای دوست پسرای ف رو میزنی تو سرم میگی اونا فهیمو درس خون کردن پفففف ب خدا اگ بحث مدرسه و دانشگاه بود اصلاااااااا برام مهم نبود اما تو طلبه ای گلم شرایطت خیلی خاصه درس نخونی باید اون دنیا جواب بدی بیخی این امتحان ک گذشت ولی فردا از امتحان برگشتی یه ضرب میشینی پا کتاب وبلاگم روزی یه پست تموم شد رفت اگ آسونه ک یه روز اول بشین سه دور بخون راحت کن خودتو مارو اگ سخته هم ک دیگ بدتر بااااااااید زودتر شروع کنی منم از صبح بکوب خوندم ریاضی سال سوم رو به فصل کوچیک آخرش مونده ک تا فردا ظهر تموم میشه انشاا... التماس دعا درس نخوندی دوستت ندارم شب بخیر عشقم جمعه 18 دی 1394برچسب:, :: 22:12 :: نويسنده : mohamdmm وااای من محمدمو میخواااااام.... رواااانی شدم مننن از ساعت ۲که مامان از نماز اومدشروع کرددعوا کردن که خونه کثیفه و..از این چرت و پرتا انتظار داره من مثل کوزت کار کنم انگار نه انگار که امتحان دارم اشک منو در اورد و رفت این دوتا بیشعورم از ظهر شروع کردن دعوا تا همین الان خفه نمیشن راحت شم ف هم که انگار بدون اهنگ میمیره اصلا نتونستم درس بخونم... پففف از ساعت ۱۰：۳۰نشستم رو صندلی تااا الان که یکم دراز کشیدم کمرم داره مییشکنه نیدونم چیکار کنم ۳فصل ونیم مونده بخونم خداااااا من محمدمو میخوام بغلش گریه کنم تا ارومم کنه... هیییی خوش به حالت کاش منم میتونستم.... فردا امتحان دارم الان تازه فصل دو کتابمم دعا کن تموم شه فقط حالا امروز که جمعه هست هیچی ولی چشم فک کنم فردا مامان میره مشهد ناهار درست میکنم میارم برات فداتشم... تو فقط وفقط دررررس بوخون هرکاری بگی میکنم فدات شم منم برم سر درسم خدا کنه تا شب بتونم تمومش کنم گوشیو میندازم ته کمد نبینمش تاشب .... دوست دالممممممم بوچ بوچ اودافظ جمعه 18 دی 1394برچسب:, :: 7:58 :: نويسنده : mohamdmm یعنی دارم دیونه میشماااااااااااااا دیروز ظهر تا خوابم برد بابام اومد تو اتاق با ف ز حرف زد از خواب بیدارم کرد دیشب مهمون اومد تا 1 شب بیدار بودم باز 4 صبح امروز باباهه اومد نیدونم چ مرگش بود اونوقت شب دنبال چی میگشت ک برقو روشن کرد منو بیدار کرد حاااااااااااالم ازشون ب هم میخوره یه ذره درک ندارن ک من درد دارمو کنکور دارم ب ضرب مسکن خودمو میخوابونم میان بیدارم میکنن باز خداروشکر تو هستی دردو دل میکنم اروم میشم فقط خداکنه پر رو نشی خخخخخ شوخیدم دوستت دارم صبح من ک خیلییی تخمی و داغون شد اما انشاا... صبح تو ب خیر باشه پنج شنبه 17 دی 1394برچسب:, :: 23:33 :: نويسنده : mohamdmm پففف از بس فکر کردم دیونه شدم دیگه سرم درد گرفت میرم بخوابم... اگه خوابم ببره... مواظب خودت باش... دوست دالمممممم بوچ بوچ... شب خوش گلم پنج شنبه 17 دی 1394برچسب:, :: 20:56 :: نويسنده : mohamdmm ای جونم قربون اقای گلم برم منننن مواظب خودت باش انشاا... که زود تر خوب میشی ی دورکعت نمازم برات خوندم انشاا... که زود تر خوب میشی فدات شم مواظب خودت باش بیرون میری خودتو خوب بپوشون دوستت دارمممم بوس بوس نگرانتم بهم خبر بده بهترشدی پنج شنبه 17 دی 1394برچسب:, :: 19:29 :: نويسنده : mohamdmm سلام گلم مرسیییییییی ک نگرانی اصن اینقدر نگرانیتو دیدم خوشحال شدم ک فک کنم از خوشحالی خوب شم :) نترس چیزی نیس من دقیقا همین متن رو قبل اینکه تو بدی خونده بودم از سایت بیتوته علایم اریون رو نصفه دارم دوستت دارمممممممم بوچ بوچ پنج شنبه 17 دی 1394برچسب:, :: 18:42 :: نويسنده : mohamdmm سلام عشقم اقایی من خیییلی نگرانتم نمیشع دوباره بری دکتر.... پفففف میتررسم اقایی اینو بخون ببین همچین علایمی نداری ایا؟؟؟
اوریون یک بیماری ویروسی
پنج شنبه 17 دی 1394برچسب:, :: 13:37 :: نويسنده : mohamdmm بیشور من مریضیم ی چیز دیگه بود تو ی چیز دیگه بیخودی حرف درنیار من دندونم درد میکرد فقط همین بابا پاشو برو پیش ی متخصص این جوری نمیشه من از استرس خوابم نمیبره حد اقل ی عکس بده ببینم چطور شدی نگراااااانم ی عکس بزار زود بردار منتظرم... بوس بوس انقدرم مخفف ننویس به خاطر دوتا کلمه بیشتر ازت پول نمیگیرن بوخدااا اه از مخفف بدم میااااد
پنج شنبه 17 دی 1394برچسب:, :: 13:28 :: نويسنده : mohamdmm باو خوب چ مریضی دادی ب من بگو من طاقتشو دارم اخه دندون درد ک انتقال پیدا نمیکنه این یه چیز عجیب غریبه حالا مریضی رو بیخی تهش یا خوب میشم یا میمیرم واسه قضیه ناهار خیلی متاسفمممممممممممممممممممم دد بب بترکی با این انفولانزای مرغی ک ب من دادی از درد دارم میرقصم قیافم وااااااااااقعا شببه شرک شرک شده صورتم پف کرده گوشام کوچولو شده دیشب رفتم پیش مامان بزرگم از خوشحالی داشت پرواز میکرد گفت خداروشکر این محمد یکم چاغ شد بعد ک فهمید ایدز گرفتم ترکید دوستت دارم اودافظ پنج شنبه 17 دی 1394برچسب:, :: 13:1 :: نويسنده : mohamdmm سلام عزیزم چی شد؟؟خوب نشدی هنوز... انقدر نگرانتم که نگو از خاله و مامان بزرگم اینا پرسیدم گفت تقریبا ی هفته طول میکشه تاخوب شه... خالم گفت به دوستت نزدیک نشو که منتقل میشه... پففف دارم میمیرم دیگه دیشب که اصلا نتونستم بخوابم از دست این متین انقدر خسته ام که حال باشگاهم ندارم اونجا ناهار درست کردم نخوردم حالا اومدم خونه میبینم اینجام باید خودم ناهار درست کنم... خستممممم محمدمو میخواااااام دیشب خواب دیدم بغلت دراز کشیدم متین ی دفعه گریه کرد من از خواب پریدم... پنج شنبه 17 دی 1394برچسب:, :: 10:39 :: نويسنده : mohamdmm فکم بادش بیشتر شده تبدیل ب شرک نشم صلواااااااات دل بکن از خالت دیگ حوصلم رید چهار شنبه 16 دی 1394برچسب:, :: 10:27 :: نويسنده : mohamdmm سلام اقای گلم صبحت بخیر گلم... اقایی دیروز پیش خالم بودم بهم گفت اگه امتحان نداری بیا پیشم کمکم کن بچه رو نگه دار... منم که عاااشق بچه از خدا خواسته گفتم باشه میام تا الانم سه بار زنگید که چرا نیومده با اجازه میرم امشبم پیششم احتمالا فردا صبح میام... مراقب خودت باش... مراقب اون سه تا کوشولو هم باش فعلا گلم.... چهار شنبه 15 دی 1394برچسب:, :: 23:46 :: نويسنده : mohamdmm داشتم الان به این قضیه فکر میکردم ک پارسال ک تو با مانتو شبا بیرون میومدی و مسافرت میرفتی و... چقدر ب زن حمید ک چادری بود و روسریشو لبنانی میبست حسودیم میشد هر شب ک تورو با مانتو میدیم گریه میکردم میگفتم خدایا من ازت یه خانوم با حجاب و چادری خواسته بودم این کی بود سر راهم قرار دادی نمی فهمیدم حکمت این سرنوشتمو ولی خداییش همیشه با خودم میگفتم خدایا من ک دوستش دارمو نمیتونم دل بکنم ، اونم دوستم نداره اونقدری ک به حرفم گوش بده تو ک خدای منی درست کن این مشکلو و واقعا هم معجزه کرد خدا یه ایه هست تو قران میگه ، هر کس با خداست ، خدا هم با اونه فک کنم عربیش اینجوری نوشته میشه من کان لالله کان الله له و به خواست خدا معجزه ای شد اساسییییییی توی کمتر از یه سال اینقدررررررر تغییییر کرد دختری ک بدون هیییییییچ خجالتی شب میدویید کنار خیابون اصلی و اصلا هم براش مهم نبود ک اندامش ب چ اوضاعی داره نمایان میشه الان بدون چادر تا دم در هم نمیاد و یه سروگردن از زن حمیدم بالاتری (البته یه سرو گردن زرافه) خدا یار و یاور کسیه ک برای خدایی شدن تلاش کنه و هیچی از دستش بر نیاد اونقدرررر حواشو داره ک براش معجزه میکنه سر این قضیه پیش اومده هم خود خدا میدونه ک من دلیل حساسیتم برای گناه نکردنه نمیخوام حتی یه نگاه حرام دیگ سمت نامحرم داشته باشم و تقریبا هییییییچ کاری هم از دستم بر نمیاد اینه ک دلم روشنه ک خودش مشکلو حل میکنه اینا رو میگم ک اگ خدای نکرده از حرفا و روراست بودن اون روز من ناراحت شدی دلت اروم بگیره و یادت نره ک خدا با ماست
رسول خدا (ص): عاشقتم ، معجزه ی زندگی من
سه شنبه 15 دی 1394برچسب:, :: 22:18 :: نويسنده : mohamdmm اخ جووووووووونم یعنی راضی شده بیاد حوضه؟؟؟؟؟؟؟؟ واااااای فوق العاااده ترین خبری بود که میتونستی بهم بدی من که خیییلی خوشحال میشم بیشتر باهم باشیم مطمین باش همین الانم خیییلی بیشتر از فهیم دوسش دارم عشقم من تا شنبه کلاس ندارم شنبه که امتحان دارم حتما حتما میپرسمخبرشو بهت میگم اتو فقط سال دقیق تولدشو کامل واین که الان چندمه فک کنم هشتم باشه دقیق بپرس والا الان تو ساید خوندم ۱۵بهمن شروع میشه دقیقشو شنبه بهت میگم مواظب خودت باش گلم سوگند خانوم مارو هم از طرف من ببوس دوست دارم... شب خوش... خوابای رنگی ببینی سه شنبه 15 دی 1394برچسب:, :: 22:9 :: نويسنده : mohamdmm یه صدقه بنداز انشاا... ک چیزی نیس میگم خانومی این ثبت نام ف ز چی شد؟ برو یه پر سو جو اساسی کن دیگ متشکراتم خداکنه همین حوزه باعثه صمیمیت شما بشه ک ف ز ما بتونه جای ف رو برات پر کنه شب بخیر دوستت دارمممممممممم مراقب خودت باش سه شنبه 15 دی 1394برچسب:, :: 22:4 :: نويسنده : mohamdmm هر وقت نگران شدی یه صدقه بده انشاا... چیزی نمیشه راستی واسه حوزه ف ز برو سوال کن ببینم چجوری باید ثبت نامش کنم قشنگگگ شرایطشو بگو ک راهنمایی و بپرس ازشون ک چیکارش باید کنم افرین عشقم بینم میتونی از ف ز یه سعیده ی ب تمام معنا بسازی یا نه :)))) سعیده یعنی تمامممممم خوبی ها برو بدرس یه ساعتو نیم دیگ من باز یه سر ب وب میزنم اگرم خوابت میاد بخواب فردا زودتر درسو شروع کن سه شنبه 15 دی 1394برچسب:, :: 21:19 :: نويسنده : mohamdmm الهی قربونت برم مننن اشکال نداره قسم نخور فدات شم من که ی ثانیه در نیومدم از فکرت که بخوام بگم چند بار فکر میکنم بهت در روز... اشکال نداره فدات شم فقط مواظب خودت باش نیدونم چرا امروز انقدر نگرانتم حس بدی دارم... پففف نیدونم از صبحه انگار تو دلم رخت میشورن مواظب خودت باش عزیزم... سه شنبه 15 دی 1394برچسب:, :: 21:8 :: نويسنده : mohamdmm خانوم من ب خداااااااااا ظهر یه پست گذاشتم نیدونم چ مرگشه این لوکس بلاگ حذف شده خود ب خود هر وقت خواستی ببینی من چ حالی ام ببین خودت چ جوری هستی همون قدر ک تو ب یاد منی منم ب یادتم بترکم همین الان اگ ک کمتر از 10 بار از صبح تا الان بهت فکر کرده باشم سه شنبه 15 دی 1394برچسب:, :: 17:51 :: نويسنده : mohamdmm اقامون چه درسی میخونه اصلا خبر خانومشو نمیگیره ببینه زندس ...مرده.... دندونش خوب شد یا نه... صبح بخیرم که اصلا بلد نیست... حالا... نه من مثل مامان جونم خوش بینم میگم اشکال نداره کتاب خونه داری درس میخونی ... برا ناهارم نیومدی خونه... اونجام که نت نداری... صبر میکنم تا ۸اگه ن پیام دادی ن تک دیگه میفهمم بیخیالی... منتظرمممم.... دو شنبه 14 دی 1394برچسب:, :: 19:11 :: نويسنده : mohamdmm سلام اقای من اخه فدای تو بشم انقدر خودتو اذیت نکن این اتفاقی هم که افتاد تقصیر من بود مطمینم... دیگه حرفشو نزن خواهش میکنم خودم درستش میکنم برای درسم خواااهش میکنم خوب خوب بخون عربی تو کنکور خیییییلی خیییلی مهمه نمیشه نخونی خواهش میکنم میشه ی بار دیگه سعی کنی برا خوندنش بیا کتاب منم بگیر بهت کمک میکنه مطمینم من برای تو هرکاری باشه انجام میدم تو فقط بخون کتابای صرف و نحو ما از دبیرستان خییلی سخت تره بخونی میدونم که رتبت خیییلی خیییلی میره بالا دو شنبه 14 دی 1394برچسب:, :: 18:49 :: نويسنده : mohamdmm خانوم بازم من شرمندم اصن خجالت کشیدم ازت امروز اساسی منو ببخشش :( بخدا من خودم خیلی ناراحتم سر همون یه لحظه ک از تو غافل شدم اگ بدونی چقدر گریه کردم تا الان و خودمو زدم این چند ماهه بلا های عجیب غریب سر خودم آوردم دیگ چون قول دادم بهت ک بخونم از فردا با رفیقم قراره برم کتابخونه میترسم خونه باشمم برم هی تو فکر و ... ولی من عربیم خوب نیس هر کارم کنم نمیتونم دیگ رتبه عالی بیارم زیاد ب رتبه خوب اوردن من دل نبند هدف تربیت معلمه الهی قربونت برم منننن حالا دیگه فهیم و بی خیال شو دیگه از این جا به بعدشو بسپار به خودم این کارو من خراب کردم خودمم باید درست کنم خودتو اصلا نگران نکن فدات شم منننن الان فقط و فقط درس بخون از عربی هم یادت نره خواهشااا دو شنبه 14 دی 1394برچسب:, :: 11:46 :: نويسنده : mohamdmm سلام نفسم منم خوشحالم از اینکه خیلی منطقی و واقع بینانه ب حرفام گوشدادی وناراحت نشدی اینقضیه فقط واسه من نیس خیلیا اینجوری اند اما نمیگن و همین نگفتن باعث بزرگتر شدن و بدتر شدن قضیه میشه منم اگ تا الان نگفتم فقط ب خاطر این بود ک یه وقت این حس بهت دست نده ک خدایییییییی نکردهزبونم لال تو از فهیم از نظر قیافه کمتری و.... تو بهترینی برای من اگرم من از فهیم کینه گرفتم ب خاطر اینکه برای چند لحظه حواس منو ازتو پرت کرد و میترسم ک بعدنا هم این ادامه پیدا کنه ک البته بعد حرفای امروزت بعید میدونم دیگ خیلی متشکرم تو ب خاطر من از ابجیت بد کفتی امروز این محبت بزرگیه یادمه پارسال بحثی پیش میومد میگفتی فهیم از من خیلی خوشگل تره اما امروز به خاطر من و واسه این ک آؤوم بشه ذهنم از قیافش بد گفتی خیلیییییی این کارت ارزش داره برام یه دونه ای تو دنیا فقط یه بدی داره اونم اینه ک خیلیییییی تیزی البته این هوش و تیز بودنت امروزب درد خورد من خیلی ریز و ظریف داشتم حالیت میکردم مشکلمو ومیگفتم ک عکسای منونشون دخترا نده ممکنه حتی برای یه لحظه دلشون بلرزه و عشقشون ب شوهرشون کم بشه که در همون لحظه منظورمو رو هوا زدی کفففففففف کردممممممممم تو این موارد خوبه ک باهوشی ولی این که بخوای صبح تا شب موچ منو بگیری کلامون میره تو هم دو شنبه 14 دی 1394برچسب:, :: 11:19 :: نويسنده : mohamdmm یاصاحب الزمان خب اقای گل منننن.... بابت امروز خیییلی خیییلی ممنونتم اول بگم که مامان چیزی نگفت که تو خیالت راحت باشه... دوما بگم که وقتی راجب مشکلت راااحت باهام حرفیدی حس فووق العاااده ای بهم دست داد خییلی قشنگه که اقای من میاد راحت مشکلشو به من میگه ومن باید سعی کنم درستش کنم... واااقعا فوق العاده بود به جای این که ناراحت بشم خیییلی خوشحال شدم که انقدر راحتیم باهم و میتونیم دوتایی مشکلتو حل کنیم اخ ببخشد این مشکل تو تنها نیست مشکلموون.... حالا که بااهم حرفیدیم تو دیگه بهش فکر نکن اصلا... این مشکلو که تو انقدر بزرگش کردی من درستش میکنم دلم میخواد اون چیز و کسی که باعث ناراحتی تو شودو نااابود کنم خیییلی حس بدیه تحمل چیزی که تو رو ناراحت میکنه.... بیخیال به اندازه کافی راجبش حرف زدیم.... الان تو فقط درستو بخون با ارامش به هیچ چیز و هیچ کسم فکرنکن البته از من یادت نره هااا که میکشمت....خخخخ شوخیدم راستی امروز گفتی عربی یادم رفت ی چیزیو بهت بگم ببین گلم تو برای این که رتبه تک بیاری باید عربی بخونی نمیتونی بیخیال عربی بشی پس انقدر عقب ننداز تورو خدا... الان یادم افتاد من کتاب صرفمو امید به خدا دیگه نمیخوام امتحانشم دادم دیگه کتابمو نمیخوام فعلا تا بعد عید اینا.... اگه میخوای بدم بهت کتاب منو بخون خییلی میتونه کمکت کنه اگرم سوالی داشتی و حاجاقا نبود برات توضیح بده خودم هستم کمک میکنم اگه قابل بدونی.... میدونم خیییلی خیییلی بهتر از منیااا ولی خب شاید بتونم کمکت کنم خلاصه خواستی بوگو اقایی دوستت دالمممم مواظب خودت خیییلی خیییلی باش بابت امروزم خیییلی خیییلی ممنونم بوچ بوچ
یک شنبه 13 دی 1394برچسب:, :: 22:3 :: نويسنده : mohamdmm قربونت برم مننن... چشممم امشب درموردش هییچ حرفی نمیزنیم گلم فقط اروم باش دلم نمیخواد ناراحت باشی دوست دارم فردا بتونم مشکل تو تا حدی حل کنم که تو انقدر زجر نکشی فدات شم مننن تو فقط به زندگی دوتایی مون فکر کن قربونت برم الانم با ارامش بخواب فدات شم ...خودم همه چیو حل میکنم این منم که باید مثل کوه پشت شوهرم باشم قربونش برم منننن دوست دالمممم... شبت شکلاتی بوچ بوچ یک شنبه 13 دی 1394برچسب:, :: 21:49 :: نويسنده : mohamdmm بیخی انشاا... فردا بتونی ذهنمو اروم کنی نمیخوام اصن امشب دیگ نه در موردش بحرفم نه فکرکنم شب بخیر دوستت دارم تولدت مبارک عزیزم یک شنبه 13 دی 1394برچسب:, :: 21:11 :: نويسنده : mohamdmm اخه محمدم فدای تو بشم من چرا به حرفای من توجوه نمیکنی قربونت برم مننن... ببین گلم اولا:اختلاف سنی منو تو 1 سال و8 ماه و17 روز هست اگه بخوای گردشم کنی نباید بگی 1 سال باید بگی دو سال حالا این اختلاف سنی و بیخیال که اصلااا مهم نیست دوما :من ازمشکل تو فهیم هیییچ اطلاعی ندارم فدات شم این چیزایی هم که میگم براساس فکر خودمه که میگم شاید در این مورد هست... که بهت گفتم تقریبا که من چی فکر میکنم تقریبا... دلم میخواد بشینیم ی روز کاااامل کاااامل درباره مشکلتون حرف بزنیم تو کااامل برای من توضیح بدی منم تا جایی که بتونم انشاا... کمکتون کنم فدات شم منننن نگاه گلم اصلاا اصلااا از این که بخوای برای من توضیح بدی نگران نباش چون من هیچ مشکلی ندارم خودم حدس میزنم که عمق فاجعه در چه حد هست اما نیدونم چقدر به جون مامانم قسم ناراحت نمیشم اگه بهم بگی ببین من در اون حد نیستم که بگم مشکلتونو کاملل کامل حل میکنم ولی میتونم قول بدم از اون مشاوری که میخوای بری پیشش بیشتر نباشم کمتر نیستم بزار خودمون باهم دست به کار شیم به جای رفتن پیش مشاور که فقط به خاطر منافع خودشون کار میکنن ی چیز دیگه هم بهت بگم فدات شم بین ما منی وجود نداره هیچ کدوممون حق نداریم ی طرفه تصمیم بگیریم و بریم جلو من و تو خیییلی وقته شدیم مااا مثل دوقولو های به هم چسبیده ایم تنهااا تصمیم نمیگیریممممم سوما:من مگر این که خر باشم که با تو ازدواج کنم و بعد طلاق بگیرم محاااله محاااله تو رو از دست بدم این مشکلو بااا هم حل میکنیم حالا هرجور که راحتی دوست داری الان اینجا بگو مشکلتو یا نه بیا تلگ... یا اگرممم دوست نداری بازم مشکلی نیست فردا اگه دوست داری ولی خواهشا بگو بهم تا بتونم بهت کمک کنم حس بدی بهم دست میده که نمیتونم ارومت کنم خواهش میکنم حس پوچ بودن ... اضافی بودن... بی مصرف بودن... پففف غم تمام وجودمو گرفته از وقتی گفتی سه روزه درس نخوندی و سه روز گریه کردی حالت خرابه الان فقط حس گریه دارم باور کنن.... یک شنبه 13 دی 1394برچسب:, :: 20:39 :: نويسنده : mohamdmm سعیده چون ایام تولدت بود من هیچی نگفتم ک ناراحت نشی اما خداییش سه روزه ک تو فکرم یه کلمه درس نخوندم همش گریه میکنم کاش اونقدر با مامانم راحت بودی ک ازش سوال کنی خیلییییییییییی حالم خرابه تو فکر این مشکل لامصبم به خدا هیچ چیز تو دنیا منو داغون نمیکنه جز فکر جدایی این چند روز همش تو این فکر لعنتی ام از طرفی میدونم بی تو کل زندگیم رو ب فناست نه تنها دنیام آخرتتم بی تو داغونه چون من برم نفرینم میکنی و از من نمیگذری از طرفی هم میترسم ما با هم ازدواج کنیم و این قضیه اونقدر منو داغون کننه ک باعث طلاقمون بشه و دوباره دنیا و آخرتم ب .... هییییی فک کنم چ بخوام چ نخوام فردا باید ببینمت تنها امیدم حرفای قشنگته ک ارومم کنه همه ی مشکلاتو با حرفات حل کردی به خدا پارسال ک فهمیدم اختلاف سنیمون1 ساله خواستم کات کنم اما با چندتا جمله چنان منو عوض کردی ک الان اختلاف سنی اصلاااااااا برام مهم نیس حتی اگ از من بزرگتر هم باشی میگیرمت اما نیدونم سر این قضیه چرا اینجوریه بریدم دیگ فردا بیا گلم باعث دردم تویی درمونشم خودتی فک کنم فقط تورو خدا یکم این قضیه رو جدی بگیر و فک کن امشب رو حرفات فردا دوست دارم یه چیزی ازت بشنوم ک تا یه مدت یاد این قضیه نیوفتم
یک شنبه 13 دی 1394برچسب:, :: 20:19 :: نويسنده : mohamdmm اقای گلم نیدونم چی گفتی با مامان که این نتیجه رو گرفتی... نیدونم چی بهت بگم والا بگم فرقی نداره برام دروغ گفتم چون دیدن تو برام خیییییلی خیییلی مهمه چون بودن با تو خیییلی خوشحالم میکنه ببین گلم انقدر خودتو سرزنش نکن جون من... من خییلی ناراحت میشم وقتی میبینم کلافه ای فدات شم... اخه فدات شم من انقدر عذاب میکشی منم ناراحت میشم... راضی به عذاب کشیدنت نیستم به هییییچ وجه ... بعدشم انقدر تکرار نکن مشکل مشکل مشکل.... مااا مشکل نداریم.... فقط ی مشکل کوچولویی هست که اونم فهیم هست... فهیمم گفتم بار ها و باررر ها اون با من اصلا اگه بعدها اذیتت کرد اصلا بزن زیر گوش مننن نگران اون نباش خواهشااا پس دیگه نگو مشکل راجبه فردا هم نظری ندارم من فقط باید به حرف شوهرم گوش بدم و بگم چشمممم سروم چی امر می فرمایی چیکار کنم من:-P؟؟؟ ب یک شنبه 13 دی 1394برچسب:, :: 20:10 :: نويسنده : mohamdmm میگم ک نیگا کن گلم من از اون موقع فکر کردم کلی با خودم میگم ک ما ک هیچیمون معلوم نیس این مشکلات اخیرم یه مقدار سنگینه حل کردنش واس همین بهتره ک یه مقدار معقول تر برخورد کنیم هر چی بیشتر همدیگه رو ببینیم بیشتر وابسته میشیم و اگ خدایی نکرده نرسیم ب هم دیگ جفتمون ب فنا میریم به نظر تو بهتر نیس ک بیخیال فردا بشیم؟ اخه دفعه قبل خیلی عذاب وجدان گرفتم نگو هر چی تو بگی چون فکرم باز ریخته ب هم سرم درد میکنه عقلم معیوب شده یک شنبه 13 دی 1394برچسب:, :: 20:5 :: نويسنده : mohamdmm هنوز چیزی نگفتم بهش اقایی ولی گفتم سه شنبه کلاس ندارم... یک شنبه 13 دی 1394برچسب:, :: 20:2 :: نويسنده : mohamdmm الان به مامان چی گفتی واسه فردا؟ اگ هنوز چیزی نگفتی صبر کن تا چند دقیقه فک کنم بینم چ باید کرد یک شنبه 13 دی 1394برچسب:, :: 19:22 :: نويسنده : mohamdmm باشه چشم عشقم اخ که چه روزی بشه فرداااا.... بهتریییین کادو برای من دیدن توعه اخ جووونم دوتا کادو میگیرممممم هوررررراااااااااا یک شنبه 13 دی 1394برچسب:, :: 18:46 :: نويسنده : mohamdmm کاری نکردم ک فداتشم وظیفم بود خداییش ته دلم بازی راضی نیس تو ارزشت خیلی بالاترین از این چیزاس من کادو خربدن برای تورو خیلییییییییی دوستدارم اگ بدونی با چه انگیزه و انرزی دنبال یه چیز خاص میگشتمممممم خداروشکر ک خوشت اومد واسه ف ز هم نگران نباش 11 زودتر نمیاد
یک شنبه 13 دی 1394برچسب:, :: 18:3 :: نويسنده : mohamdmm سلام عشقمممم.... کادوت فوق ااااالعاده بود... فکرشو نمیکردم همچین کادی بدی واقعا محشره ... به جلوه نشون دادم چشماش چهار تا شد..خخخخ واقعا فوق العادس راضی به زحمتت نبودم بوخدا انشاا... از خجالتت در میام بازم مرسی.. بوسشم باشه برا فردا... راستی خیییلی خیییلی خوشحالم که این جوری گفتی ... گفتم سه شنبه چون بچه ها امتحان دارن گفتم بهتره که اگه مامی بزنگه مدرسه هم که نمیزنگه... چیزی لو نره حالا فردا هم باشه اشکال نداره فدات شم میام... فقط سوگند امتحانش زود تموم نشه پاشه بیادااا حواست باشه فدات شم.... یک شنبه 13 دی 1394برچسب:, :: 15:1 :: نويسنده : mohamdmm سلام عقشم انشاا... ک از کادو خوشت اومده باشه ظاهرش سادس اما خدایی هم زحمتش زیاد بود هم گرونه اینه ک مراقبش باش من پولای خودم سر این تموم شد از داییم قرض گرفتم درستش کردم :))))))))))) خخخخخ من اینو میخواسم خیلییییییییی وقت پیش بهت بدم اما اعتماد نداشتی ب من و عکستو نمیدادی :) اشکال نداره بیخیال گذشته راستی چرا فردا نمیشه؟ :( گلم حالا از خدا ک پنهون نیست از تو چ پنهون ک دارم میمیرمممممممممم طاقت ندارم خداییش تا سه شنبه نیدونم دلیلت چیه اما سه شنبه نمیشه میوفته برا 4 شنبه منم تا اون موقع دیگ فاتحم خوندس یک شنبه 13 دی 1394برچسب:, :: 13:7 :: نويسنده : mohamdmm قربون اقای گلم بشم مننن عشقم من ساعت۲：۳۰میرم باشگاه اگه بتونی اون موقع بیاری خییلی عاالیه چون تنهام... بعد باشگاهم هست ولی نمیخوام فهیم و ببینی برا همین میگم قبل باشگاه.... اگرم راضی همون۵：۱۵اینا جلو در کتاب خونه باش گلم...
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان eshghammmmmmmmm و آدرس asmoon.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. نويسندگان
|
||
 |
تبادل لینک هوشمند 
آمار
وب سایت: